۰
سبد خرید من
    هیچ محصولی در سبد خرید وجود ندارد.
نقد و بررسی کامل بازی Clair Obscur: Expedition 33… با مجله پی اس پارک همراه ما باشید…

نقد و بررسی کامل بازی Clair Obscur: Expedition 33… با مجله پی اس پارک همراه ما باشید…

همه می میرند این تنها وجه مشترک همه ماست. بسیاری از ما نمی دانیم چه زمانی این اتفاق می افتد، اما این واقعیت برای کسانی که با تشخیص نهایی زندگی می کنند، نیست. اگرچه بازه زمانی تخمینی دقیق نیست. در طول سال گذشته، من بیش از حد با بیماری لاعلاج و نتیجه اجتناب ناپذیر آن آشنا شده ام. این یک چیز عجیب و غریب است که از طریق آن زندگی کنید. از یک طرف، اساساً برای کسی که هنوز زنده بود غصه می خوردم، در حالی که از طرف دیگر، سعی می کردم مثبت بمانم و طوری رفتار کنم که انگار همه چیز به خاطر او عادی است، و از تک تک لحظاتی که هنوز با او مانده بودم لذت ببرم. به دلیل این تجربه، من فوراً با Clair Obscur: Expedition 33 و فرض غیرمعمول آن طنین انداز شدم. این RPG نوبتی که توسط استودیوی فرانسوی Sandfall ساخته شده است، دنیایی را معرفی می کند که در آن بشریت به نوعی با یک تشخیص نهایی جمعی مواجه است. این یک داستان متحرک است که با نبردی جذاب تکمیل می‌شود که جنبه‌های JRPG سنتی را با اقدامات واکنش‌گرایانه و سنگین ترکیب می‌کند.

منشأ فرضیه Clair Obscur 67 سال قبل از شروع داستان بازی شروع می شود، زمانی که یک رویداد فاجعه بار به نام شکستگی قاره را ویران کرد و زمین را تکه تکه کرد. یکی از این قطعات شهر لومیر است، یک فکس سورئال از دوران بل اپوک در پاریس، که در آن بناهایی مانند برج ایفل و طاق پیروزی توسط اثرات خارق العاده شکستگی، پیچ خورده و شکسته شده اند. آخرین انسان‌های باقی‌مانده در لومیر زندگی می‌کنند، اما هر سال که می‌گذرد، بشریت به دلیل موجودی شوم به نام نقاش به انقراض نزدیک‌تر می‌شود. هر سال، این تجسم مرگ، عدد جدیدی را در ساختار یکپارچه ای که در افق خودنمایی می کند، حک می کند، و سپس یک سال بعد، همه افراد در آن عصر می میرند. برای 67 سال، او در حال شمارش معکوس است. پیش‌گفتار کلر ابسکور به پایان می‌رسد که هر 34 ساله در حالی که زن نقاش به شماره 33 می‌رود، به گرد و غبار و گلبرگ‌های زرشکی متلاشی می‌شود.

تقریباً هیچ کس زنده ای در لومیر نیست که نحوی مرگ او را لمس نکرده باشد. یتیم‌خانه‌های شهر مملو از بچه‌ها هستند، زیرا زوج‌ها بحث می‌کنند که آیا برای حفظ بشریت بچه‌هایی از خود داشته باشند یا تصمیم بگیرند که زندگی جدیدی را به چنین دنیای تاریکی وارد نکنند. برخی از مرگ راحت هستند و راضی هستند که روزهای خود را با مدیریت غرفه های بازار یا خلق آثار هنری روی بوم ها و آلات موسیقی بگذرانند. دیگران زندگی خود را وقف تحقیق در مورد فن آوری ها و سلاح های جدید می کنند تا به اکسپدیشن هایی که هر ساله با هدف کشتن زن نقاشی و جلوگیری از انقراض وارد قاره می شوند، کمک کنند. برای کسانی که یک سال مانده به زندگی دارند، پیوستن به یک اکسپدیشن یک انتخاب جذاب است. نرخ موفقیت ممکن است 0٪ باشد، در حالی که تمام اکسپدیشن های قبلی نتوانستند نقاش را متوقف کنند یا حتی به خانه بازگردند، اما آنها چه چیز دیگری را از دست خواهند داد؟

به عنوان بخشی از عنوان اکسپدیشن 33، این وظیفه شماست که در نهایت موفق شوید و بشریت را در جایی که دیگران شکست خورده اند نجات دهید. ورود به این دنیای عجیب و ناشناخته، داستانی خارق‌العاده را رقم می‌زند که در آب‌های از دست دادن، غم و اندوه، خانواده – خانواده‌ای که در آن متولد شده‌ایم و کسی که انتخاب می‌کنیم – و نقشی که هنر می‌تواند در کنار آمدن با مرگ و کنار آمدن با آن به ما کمک کند. بخش اعظم این کار از طریق یک بازیگر کاملاً منسجم از شخصیت‌ها به دست می‌آید که هر کدام چیزی منحصر به فرد را به میز می‌آورند. از خوش‌بینی عفونی Sciel در مواجهه با این همه مالیخولیا گرفته تا تلاش بلندپروازانه Lune برای کشف رازهای زن نقاش، شما به تدریج متوجه خواهید شد که چگونه هر یک از شخصیت‌ها با گفتگو در اطراف آتش و جستجو در داستان‌های پس‌زمینه‌شان، به آن چیزی تبدیل شده‌اند که هستند.

آشنایی با گروه شخصیت‌های شما یکی از شادی‌های صمیمی Clair Obscur است و تنها با روایتی هیجان‌انگیز پر از شگفتی‌های موثر و لحظات فراموش نشدنی تقویت می‌شود. همیشه آن‌قدر که به نظر می‌رسد کسل‌کننده نیست، و در میان بررسی‌های انسانی مرگ‌ومیر، فضایی را برای لحظات واقعی هیجان باقی می‌گذارد. با صداپیشگی شامل چارلی کاکس، جنیفر انگلیش، کرستی رایدر، شالا نایکس، بن استار، و اندی سرکیس و دیگران، جای تعجب نیست که این شخصیت‌ها با قلب و علاقه‌ای وافر به زندگی تبدیل شوند. با وجود فضای خارق‌العاده و شرایط سورئال، داستان و شخصیت‌های Clair Obscur واقعی و کاملاً انسانی هستند.

این انسانیت به طور محسوسی در میان موجودات بی چهره ای که هر اعزامی را به چنین امری خائنانه تبدیل می کنند، غایب است. خوشبختانه، حزب شما که به طور پیوسته در حال گسترش است، برای مقابله با بیشتر تهدیدها به خوبی مجهز است، جایی که «مبارزه مبتنی بر نوبت واکنشی است» Clair Obscur در خط مقدم قرار می گیرد. در نگاه اول، اصول اولیه نبرد شبیه هر تعدادی از JRPG های کلاسیک است. شما می‌توانید از حملات پایه، حملات دامنه‌دار – برای هدف‌گیری نقاط ضعف و پرواز دشمنان – از مهارت‌های مختلف استفاده کنید و از آیتم‌های مختلف، به عنوان مثال، برای درمان یا آسیب‌دیدگی استفاده کنید. هر یک از اعضای حزب دارای مجموعه ای از امتیازات عمل هستند که می توانند در حملات یا مهارت های دامنه دار صرف کنند.

جایی که Clair Obscur منحرف می شود، در بخش «واکنشی» مبارزات نوبتی آن است. حملات پایه و استفاده از آیتم تنها دستوراتی هستند که نیازی به ورودی اضافی از بازیکن ندارند. هر چیز دیگری شما را به چالش می کشد تا در رویدادهای سریع شرکت کنید تا تأثیر مهارت های تهاجمی و تدافعی خود را به حداکثر برسانید و اطمینان حاصل کنید که دائماً در هر جنبه ای از مبارزه درگیر هستید. به جای اینکه بیکار بنشینید و به تماشای این اکشن بپردازید، باعث می شود که در هر تاب شمشیر و گلوله آتشین ساختگی نقشی فعال داشته باشید. این QTE‌ها نیز احساس ناآگاهی ندارند، و یک حس جنبشی از ریتم را به هر نبرد وارد می‌کنند که به ایجاد حرکت کمک می‌کند و احساس سبکی مبارزه را حفظ می‌کند.

وقتی نوبت حمله به دشمن است، راه‌های مشابهی برای تأثیرگذاری بر روی جنگ و تغییر نتیجه به نفع شما وجود دارد. سیستم پری Clair Obscur چندان بی شباهت به سیستم Sekiro: Shadows Die Twice از From Software نیست. هر نوع دشمن دارای حملات و ترکیب‌های متمایز با پنجره‌های زمان‌بندی خاص است که باید مراقب آنها باشید. با انجام یک یا چند حمله پشت سر هم، نه تنها تمام آسیب ها را از بین می برید و AP بدست می آورید، بلکه یک ضدحمله ویرانگر را نیز دنبال خواهید کرد. گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، البته با پنجره ای تنگ برای پاسخ به هر گونه حمله دریافتی. در حالی که قطعاً می توان به موقع واکنش نشان داد، بسیاری از مبارزات حول محور ساختن حافظه عضلانی از طریق آشنایی و تکرار است، به ویژه زمانی که دشمنان سعی می کنند با زمان بندی سرسام آور و تظاهرهای حیله گرانه شما را دور بزنند.

جاخالی دادن به دلیل یک پنجره زمان بندی سخاوتمندانه تر، گزینه ایمن تر است و راه خوبی برای یادگیری الگوهای حمله دشمن قبل از تلاش برای مقابله با هر حمله متوالی است. با این حال، طفره رفتن فاقد پاسخ بعدی است و هیچ AP کسب نمی کند، مگر اینکه از بارگیری مهارت استفاده کنید که این امکان را به شما می دهد، بنابراین عقب نشینی همچنان موثرترین گزینه است.

همچنین لازم به ذکر است که مسدود کردن حملات دشمن بسیار رضایت بخش است، زیرا هر بازی موفق با برخورد انفجاری افکت های ذرات و طراحی صدای ترد روبرو می شود. ناگفته نماند که ضدحملات شیک پس از آن، چه از سوی افراد حزبی و چه از سوی کل گروه به صورت هماهنگ. با این حال، هر حمله ای را نمی توان با حملات پرش  و حملات گرادیان ویژه که شما را روی انگشتان خود نگه می دارند، متوقف کرد.

گنجاندن این عناصر فعال در یک سیستم مبارزات نوبتی سنتی چیز جدیدی نیست و به بازی هایی مانند Paper Mario و Lost Odyssey و همچنین عناوین جدیدتری مانند Sea of ​​Stars و Yakuza: Like a Dragon برمی گردد. اما هیچ بازی دیگری به اندازه Clair Obscur به دقت و تمرکز نیاز ندارد، تا جایی که ورودی شما در هر نبرد با یک بازی اکشن اختصاصی قابل مقایسه باشد. این یک رویکرد جسورانه اما مطمئن است که با یک چشم واقعی برای استعداد بصری و نمایشگری اجرا می شود. در واقع، این ممکن است اولین RPG مبتنی بر نوبت باشد که در آن امکان اجرای “بدون آسیب” وجود دارد. و برای کسانی که می‌خواهند یا به آن نیاز دارند، سه سطح دشواری نیز وجود دارد که پنجره‌های زمان‌بندی را تنظیم می‌کند تا آنها را سخاوتمندانه‌تر یا حتی تنگ‌تر کند، در کنار یک گزینه دسترسی که تمام دستورات تهاجمی شما را به‌طور خودکار تکمیل می‌کند و QTE‌ها را به طور کامل حذف می‌کند.

در حالی که زمان‌بندی ضربات ریتمیک آن همیشه در ذهن شما خواهد بود، همچنین عمق زیادی در زیر سیستم‌های نوبتی Clair Obscur وجود دارد. بسیاری از اینها از خود اعضای حزب گرفته شده است، که با شروع به آزمایش مجموعه مهارت های فردی آنها و مشاهده نحوه همکاری آنها، انبوهی از تفکرات تاکتیکی را معرفی می کند. هر کدام از آنها علیرغم اینکه در قالب های ژانر خاص قرار می گیرند، از نظر مکانیکی منحصر به فرد هستند. به عنوان مثال، گوستاو یک فروشنده damage همه جانبه است، با مهارت هایی که برای افزایش آسیب برای خود و دیگران طراحی شده است. با این حال، او همچنین به یک قدرت ویژه به نام Overdrive مجهز است، که در آن هر مهارتی که کسب کنید، بازوی چپ مکانیکی او را شارژ می کند تا زمانی که بتوانید یک حمله رعد و برق قدرتمند را از بین ببرید.

از طرف دیگر، Lune اساساً یک جادوگر است که می تواند مهارت های مختلف عنصری را احضار کند. هر کدام لکه ای بر جای می گذارد که می تواند توسط حملات دیگر برای آسیب بیشتر مصرف شود. این به شما انگیزه می دهد تا با استفاده از مهارت ها در کنار دیگران برنامه ریزی کنید. برای مثال ممکن است یک دشمن در برابر حملات یخی مقاوم باشد، اما ضربه زدن به آنها با یک انفجار یخی به شما این امکان را می دهد که بعداً هنگامی که لکه یخی با یک حمله شعله برخورد می کند، آسیب بیشتری وارد کنید.

سپس Maelle وجود دارد که حملات épée حول محور یک موضع می‌چرخد تا جلوه‌ها و پاداش‌های مختلف را تقویت کند. در همین حال، Sciel می‌تواند Foretell را روی دشمنان اعمال کند و سپس آن را مصرف کند و هزینه‌های خورشید و ماه را برای آسیب‌های اضافی ایجاد کند و AP بیشتری را جمع‌آوری کند. در جای دیگر، یکی دیگر از اعضای حزب وجود دارد که اگر در یک بازی نوبتی ظاهر شود، شبیه دانته از Devil May Cry است. برخورد و اجتناب از آسیب به یک سیستم رتبه بندی کمک می کند که از رتبه D تا S متغیر باشد. هرچه رتبه بالاتر باشد، آسیب بیشتری وارد می‌کنید، اما برخی از مهارت‌ها نیز هنگام استفاده در رتبه‌های خاص مؤثرتر هستند.

اگر این به نظر طاقت فرسا به نظر می رسد، نگران نباشید، زیرا تسلط بر هر شخصیت فوق العاده شهودی است. و هنگامی که احساس راحتی کردید، می توانید آزمایش کنید که چگونه همه آنها برای ایجاد ترکیبات مختلف با هم همکاری می کنند. شما ممکن است از یکی از مهارت‌های آتش Lune بر روی دشمن استفاده کنید و به Maelle اجازه دهید از مهارتی استفاده کند که او را به حالت Virtouse در هنگام آسیب رساندن به یک هدف در حال سوختن تغییر می‌دهد. این موضع آسیب او را تا 200 درصد افزایش می‌دهد، سپس می‌توانید با استفاده از مهارت «مارک» گوستاو، که در آن حمله بعدی 50 درصد آسیب اضافی به هر دشمن مشخص‌شده وارد می‌کند، آن را حتی بیشتر افزایش دهید. این را با سیستم‌های فعال Clair Obscur ترکیب کنید، و هر نبرد با انرژی برانگیخته‌ای همراه می‌شود که باعث می‌شود به راحتی به یک حالت جریان مست کننده برود. این پویا و کاملاً خارق العاده است، پایه ای قوی از مبارزات نوبتی ایجاد می کند و سپس آن را با مکانیک های آشنا از ژانری که احتمالاً انتظارش را ندارید تقویت می کند.

دشمنانی که با آنها روبرو خواهید شد نیز گروهی التقاطی هستند. از میم‌های خزنده با الهام از بل اپوک فرانسوی گرفته تا خلاقیت‌های تکه‌کاری و هیولاهای کابوس‌وار الدریچ. کارفرمایان Clair Obscur برجسته هستند و اغلب سیستم‌های منحصربه‌فردی را معرفی می‌کنند که مانند پازل‌های جنگی کوچک برای حل کردن شما عمل می‌کنند. من نمی‌خواهم بازی را اسپیل کنم، اما یک باس اولیه در طول مبارزه چندین گل  را رشد می‌دهد که می‌تواند آنها را جذب کند تا سپر ایجاد کند، و شما را مجبور می‌کند تا قبل از استفاده از گیاهان، از حملات دامنه‌دار برای از بین بردن گیاهان استفاده کنید. یکی دیگر از دشمنان سرسخت، معروف به Bourgeon، شما را به چالش می کشد تا پس از خوردن اعضای مهمانی خود، تا زمانی که تنها یک نفر باقی بماند، در پرواز باشید. موسیقی در سراسر آن نیز فوق العاده است. خواه یک قطعه پیانوی غم انگیز باشد، یک آهنگ رزمی شادی آور که توسط آکاردئون رهبری می شود، یا ترکیبی از موسیقی سنتی فرانسوی با لمس معاصر.

زمانی که در گیرودار جنگ نیستید، می توانید مناطق متنوعی را که قاره را تشکیل می دهند کشف کنید. اگرچه کاملاً به خطی Final Fantasy XIII نیست، طراحی سطح Clair Obscur نسبتاً ساده است و شما را در راهروها و مناطق کمی گسترده تر با دشمنانی که اجتناب از آنها دشوار است هدایت می کند. بن‌بست‌های اختیاری شامل پول، سلاح، مواد ارتقاء یافته و نبردهای چالش‌برانگیز برای شما وجود دارد، اما اینها انحرافات جزئی از مسیر اصلی هستند. چند پلتفرم سبک ساده نیز وجود دارد، زیرا هر چیز پیچیده‌تر قابل بررسی نیست.

خود جهان از نظر بصری خیره کننده است، با این حال، تا حدودی جبران کننده کاوش مکانیکی آن است. بسیاری از مکان‌هایی که به آن‌ها می‌روید، به طرز وحشتناکی رویایی هستند و ساختارهای طبیعی و مصنوعی را به روش‌های غیرمنتظره‌ای ترکیب می‌کنند. یک منطقه صخره مرجانی وجود دارد که به نظر می رسد زیر آب است، فقط شما می توانید به سادگی در آن قدم بزنید. رشته های جلبک دریایی در کنار حباب ها به سمت بالا موج می زند، در حالی که نهنگ ها و دیگر جانداران دریایی از بالای سرشان عبور می کنند. جنگل های پر جنب و جوش با درختان ماورایی در سراسر خط افق وجود دارد. تئاترهای مجلل که اکنون در حال فرسایش و پوشیده از شن هستند. و صخره‌های دریایی شش ضلعی که یادآور «Giant’s Causeway» هستند، که با ساختمان‌های در حال فرو ریختن و تابلوهای خیابانی نامناسب در هم آمیخته شده‌اند.

همچنین یک مرکز جهانی وجود دارد که همه این محیط‌های متفاوت را به هم متصل می‌کند. 28 سال پیش، برای اولین بار وارد آن شدم، مثل قدم گذاشتن به دشت های علفزار بیرون میدگار. هنگامی که از این جهان فراتر می‌گذرد، دوربین به سمت نمای ایزومتریک بازمی‌گردد، در حالی که نسخه‌ای غول‌پیکر از گوستاو بر روی تصویری مینیاتوری از قاره جلوه می‌کند. نوستالژیک اما کاربردی است. میانبرهایی برای کشف وجود دارد، و مناطق اختیاری زیادی وجود دارد که در آن مینی‌بازی‌های سریع و برخی از سخت‌ترین باس‌هایی را که بازی ارائه می‌کند، پیدا خواهید کرد. با این حال، ای کاش اهداف جانبی را دنبال می کرد. چند لحظه بود که فراموش کردم شخصیت‌های خاصی کجا هستند یا اصلاً نمی‌دانستم چه کاری از من می‌خواهند انجام دهم، که منجر به جستجوی زمان‌بر شد. همچنین نمی‌توانید اسلحه‌ها را در مغازه‌ها مقایسه کنید، که یک شکایت نسبتاً جزئی است، اما یکی دیگر از جنبه‌های کیفیت زندگی است که می‌توان آن را بهبود بخشید.

وقتی استعداد صدا، شکوه بصری ارائه شده و مقیاس کامل بازی را در نظر بگیرید، با توجه به اندازه نسبتاً کوچک تیم در Sandfall، واقعاً احساس می‌کنید که Clair Obscur بالاتر از وزن خود است. این یک بازی کاملاً مطمئن است که مکانیک های آشنا را با چشمی تخیلی دوباره تفسیر می کند. نبرد آن لذتی مداوم است، هیجان‌هایی را با استراتژی متفکرانه و اقدامات واکنشی به همان اندازه ارائه می‌کند، و داستانی صمیمانه از غم و اندوه مشترک و رفاقت را تکمیل می‌کند. مشکلات جزئی در رابطه با کاوش محدود و برخی مسائل مربوط به کیفیت زندگی وجود دارد، اما این گام‌های اشتباه برای کاهش قابل توجهی از یک بازی با تمام ویژگی‌های یک RPG کلاسیک کافی نیستند.

 

                                    مجله پی اس پارک به این بازی امتیاز 9.1 از 10 را می دهد