هم یک تیراندازی خوب PvP در مقیاس بزرگ و هم یک تیراندازی extraction قابل سرویس، حتی اگر هیچ یک از نیمی از آنها متمایز نباشد.
“تیرانداز اول شخص” یک اصطلاح گسترده است. این می تواند همه چیز را از یک بازی اکشن-ترسناک مانند F.E.A.R، تا یک ماجراجویی علمی تخیلی مانند Metroid Prime، تا یک جنجال راز آلود مانند Doom داشته باشد. حتی با محدود کردن آن به زیرمجموعهای مانند «FPS نظامی» کمپین خطی Call of Duty، درگیریهای عظیم PvP در Battlefield، و extraction های Escape from Tarkov را زیر یک چتر قرار میدهد. دلتا فورس، آخرین احیای یک سری تیراندازی 26 ساله که آخرین بار در سال 2009 دیده شد، احتمالاً بهترین تعریف را به عنوان بخشی از هر یک از این دو مورد آخر دارد – با یک حالت اختصاصی PvP در مقیاس بزرگ و یک حالت تیراندازی extraction جداگانه. تا حدودی به طرز ناخوشایندی در میانه آن ها قرار دارد. در نتیجه، این یک بازی رایگان یک مرحلهای است که لقب «فقط خوب» را یدک می کشد: در همه جا کارآمد است، اما در نبرد با ایدههای جدید متمایز نمیشود!!!!
در حالی که Delta به طور رسمی منتشر شده است، فقط دو حالت از سه حالت اصلی در حال حاضر در دسترس هستند. سومین، یک کمپین تک نفره، به عنوان DLC پولی برنامه ریزی شده است. از بین دو حالتی که اکنون اینجا هستند، حالت Warfare نسخه دلتا فورس از مبارزات تیمی بزرگ بتلفیلد است، که در آن 64 بازیکن برای برتری در یکی از معدود میدانهای گسترده تلاش میکنند. هیچ Deathmatch مستقیمی با تمرکز بر کشتن وجود ندارد. در عوض، تمرکز بر روی بازیهای مبتنی بر هدف مانند نسخههای King of the Hill است. عامل برجسته در این میان حمله و دفاع است، که یک تیم دارد که نقاط استراتژیک را قبل از اتمام تعداد محدودی از ریسپاون ها تصاحب می کند، در حالی که تیم دیگر با زندگی بی حد و حصر از آن مناطق دفاع می کند. این یک تغییر قانون ظریف است که چرخش خوبی را در حالتی ایجاد می کند که ما تعداد زیادی از آن را در Battlefield دیده ایم. در ابتدا، حمله به لطف زمین مساعد و وسایل نقلیه فراوان، از مزیت برخوردار است، اما با پیشرفت مسابقه و عقب نشینی دفاع به سمت پایگاه اصلی خود و دسترسی سریع به نیروهای تقویت شده، همه چیز یکنواخت می شود. این بدان معنی است که هر طرف معمولاً مدتی را به عنوان چکش و میخ سپری می کند.
نبردها مطمئناً احساس بزرگی دارند، که چیز خوبی است. بازپرداخت سریع به این معنی است که هر دو تیم در هر زمان پر از سرباز هستند. هنگامی که گلوله ها و موشک ها شروع به پرواز می کنند، هرج و مرج و سردرگمی مبارزه به همان اندازه که برای یک بازی به سبک Battlefield انتظار دارید هیجان انگیز است. هر تفنگی که استفاده میکنید XP مخصوص به خود را برای باز کردن قفل گزینههای اجزا به دست میآورد، همانطور که در تیراندازهای نظامی مدرن رایج است. زمانی که پشت فرمان یک وسیله نقلیه قرار می گیرید و شروع به فشار آوردن روی تیم دیگر می کنید بسیار سرگرم کننده است. در این بازی یک تانک پر از توپچی می تواند بر بازی مسلط شود، اما روی یک برجک مسلسل ساده بالای یک ماشین زرهی نخوابید چون به راحتی شکار می شوید… و مشابه Battlefield (بله، شما این مقایسه را زیاد می شنوید، به دلایل خوب)، وسایل نقلیه هوایی مانند هلیکوپتر برای خلبانی چالش برانگیز هستند، اما می توانند در دستان مناسب قدرتمند باشند و به بازی ماهرانه پاداش دهند.
وسایل نقلیه کاملاً بر میدان جنگ تسلط ندارند، با این حال، به لطف عوامل مختلف که می توانید انتخاب کنید بین اواسط مسابقه جابجا شوید. این شخصیتهای نامگذاری شده بهعنوان نوعی ترکیبی بین یک انتخاب بارگیری ساده و یک قهرمان سفارشی عمل میکنند، که تا حدودی شبیه به Specialists از Battlefield 2042 است، که با تم jack-of-all-trades که در سراسر دلتا فورس پایدار است، مطابقت دارد. آنها نوعی تعادل راکت-کاغذ-قیچی را ایجاد می کنند که جانبازان میدان نبرد از نزدیک می دانند، و این کار به خوبی انجام می شود. اگر درگیری در فضاهای باز اتفاق می افتد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که تک تیرانداز را از بین ببرید. هر شخصیت دارای تواناییهای منحصربهفردی است که در نبرد نیز مفید هستند، مانند فلشهای تشخیص لونا که میتوان به صورت دورهای شلیک کرد تا دشمنان را آشکار کند، اما هیچکدام آنقدر قدرتمند نیستند که در یک درگیری پیروز شوند.
فقط ای کاش اکشن در سطح پایه بهتر بود.
فقط ای کاش اکشن در سطح پایه بهتر بود. یکی از چیزهایی که برای من جالب است این است که قوس گلوله و مسیر به شدت در تیراندازی نقش دارند، بنابراین هدایت اهداف برای شلیک دقیق در فاصله ضروری است. من اهمیتی نمیدهم که هدف را هدایت کنم، اما اغلب گلولهها آنقدر آهسته پرواز میکنند که ممکن است گلولههای هوایی شلیک کنم. شاید این واقعیتر از مدل بالستیک آرکیدی Call of Duty باشد، اما با سرعت تهاجمی بازی که حالت حمله و دفاع مبتنی بر هدف ایجاد میکند، عمیقاً در تضاد است. زمانی که می میرید، عموماً باید به سمت هدف برگردید، اما همانطور که در فضای باز می شتابید، هدف آسانی هستید، و تیراندازی دشوار همچنین به این معنی است که بازگشت دقیق آتش در حرکت دشوار است. متوجه شدم که این بدان معناست که مرگ و میر به صورت دستهای اتفاق میافتد در حالی که من سعی میکردم به موقعیت خوب برگردم. همچنین کمی عجیب است که اسلحه در یک لحظه تا این حد در شبیه سازی مستقر شود، سپس اپراتورها توانایی های خارق العاده ای مانند ابرهای دود شفابخش یا پهپادهای ایجاد کننده اثر وضعیت را فعال کنند.
وارد شو، غارت کن، برو بیرون
از طرف دیگر، حالت عملیات از چارچوب تیراندازی به همان اندازه آشنا پیروی می کند: شما و حداکثر دو دوست می توانید یک تیم سه نفره تشکیل دهید تا وارد یک منطقه شوید، به افراد با هوش مصنوعی نه چندان قوی شلیک کنید، غارت کنید و به منطقه بازگردید. منطقه استخراج همیشگی در بازی های شوتر!! این یک فرمول آزمایش شده و واقعی است که دلتا فورس نیز به طور کامل از آن پیروی می کند، اما کیفیت اجرای آن، حداقل بخشی از این کمبود را جبران می کند.
سه سطح در زمان راهاندازی در دسترس است (با باز کردن قفل دیگری در عرض چند روز) و هر کدام یک sandbox باز است که متراکم با اهدافی برای انتخاب. نقشهها به راحتی نقاط مورد علاقه را برای مواردی مانند اهداف جایزه، گاوصندوق برای غارت، و اطلاعات برای رمزگشایی برجسته میکنند. این ممکن است جزییات کوچکی برای تحسین به نظر برسد، اما در ژانری که تحت سلطه بازیهایی مانند Escape from Tarkov است که به طور عمدی غیرشفاف طراحی شدهاند، انتخاب دلتا فورس برای دسترسی به اطلاعات مهم یک تمایز خوب است. من دوست دارم وقتی به آنجا میروم بدون اینکه نقشهها را به خاطر بسپارم یا آنها را در راهنما جستجو کنم، فقط یک نقطه بین راه را رها کنم و بدانم در چه کاری هستم.
من از طرفداران دشمنانی هستم که دلتا فورس به سمت شما پرتاب می کند.
هنگامی که مقصد خود را انتخاب کردید، باید از میان جوخههای سربازان هوش مصنوعی و گهگاه گروههای انسانی دیگری که از مسیر شما عبور میکنند، تیراندازی کنید. بنابراین، در حالی که ما در اینجا اطلاعات بیشتری نسبت به بازیهای مشابه داریم، تعلیق همچنان پابرجاست، زیرا هرگز نمیدانی چه کسی در اطراف است، یا چه تعداد، و این بدان معناست که هر رویارویی با دشمن با ارزیابی سریع ریسک شروع میشود: آیا شما ضربه میزنید و ریسک میکنید. به همه اجازه می دهید بدانند کجا هستید، یا اینکه یواشکی از آنجا عبور می کنید و یک تهدید بالقوه در زمین باقی می گذارید؟ تصمیم گیری سریع با اطلاعات محدود، عملکرد خوبی را در حفظ استراتژیک و جذاب نگه می دارد. این به ویژه در صورت مشاهده افراد دیگر صادق است، زیرا آنها مطمئناً خطرناک تر از ربات ها هستند، اما می توانند اهداف غنی از غارت باشند.
من از طرفداران انواع دشمنی هستم که دلتا فورس به سمت شما پرتاب می کند. من با تعداد زیادی از سربازان فراری روبرو شدم که گروه من را مجبور به مبارزه با گروههای تفنگدار سرگردان، فرود آمدن در ساختمانها برای جلوگیری از شلیک تکتیرانداز، و اجرای مانورهای جانبی در حین پرواز برای دور زدن سپر ضد شورش کردند. اما پس از آن شگفتی هایی وجود دارد که همه چیز را متزلزل می کند: در یک لحظه به یاد ماندنی تیم من توسط یک بدجنس زرهی بزرگ که با یک مینی گان به سمت ما منفجر شد در حالی که ما از پشت پوشش نارنجک می زدیم، گیر افتاد. بار دیگر، یکی از اعضای سه نفر ما در حال شکستن گاوصندوق بود در حالی که من و هم تیمی دیگر پوشش دادیم، و من تقریباً از صندلی خود به پایین پریدم که تمساح غول پیکری به گوشه ای رسید و سعی کرد جلوی تفریح ما را بگیرد.
با این حال، یکی از مکانهایی که احتمالاً اطلاعات زیادی در آن به دست میآورید، سیستم غارت (loot system) است. انواع container ها در همه جا وجود دارد، مانند کابینت پرونده، دشمنان سقوط کرده، و غیره – اما تقریباً هر عملیاتی با دویدن تمام گروه شروع می شود و درست به سمت هر گاوصندوق روی نقشه که با بهترین غارت مشخص شده است می رود. این میتواند از تلاش مضاعف شما استفاده کند، زیرا وقتی آزادانه آنها را کاوش میکنید، خود سطوح واقعاً جالب هستند. مناطقی مانند The Dam دفاتر را با نمای بیرونی صنعتی در هم میآمیزند و اغلب درهای مخفی برای مکانهای مخفی باز یا مخفی وجود دارد که میتوان غارت (Loot) را در آنها پنهان کرد. برخی از مناطق برای دسترسی به اپراتورهای خاصی نیاز دارند، مانند حصار زنجیره ای که باید توسط مهندس بریده شود، که اگر احتمال معقولی وجود داشت که چیزی ارزش یافتن در طرف دیگر وجود داشته باشد، دلایل بیشتری به شما می دهد تا در مورد ترکیب تیم خود فکر کنید. . اگر فکر میکردم گنجینههای ارزشمندی در تمام این حفرههای مخفی منتظر هستند، خیلی بیشتر تمایل به کاوش داشتم.
زمان بین عملیات در Black Site سپری می شود، که به عنوان پایگاه خانه شما و مقدار کمی فضای ذخیره سازی در انبار شما که نیاز به ارتقا دارد، عمل می کند. همچنین اینجا جایی است که شما صفحه نمایش بارگیری را مدیریت می کنید که در آن می توانید چند کیت مختلف را که می توانید در نبرد استفاده کنید ذخیره کنید یا فقط با چند کلیک آنها را بازسازی کنید. این یک راه سریع و نرم برای بازگشت به اکشن است، که به از بین بردن نیش از extraction ناموفق کمک می کند.
من همچنین از طرفداران سیستم ticket هستم، که می توانید با تمام load-outs از جمله اسلحه، زره، مهمات، و اقلام شفابخش، معامله کنید. سطوح کیفی مختلفی وجود دارد که میتوانید پول نقد کنید، Recruit تجهیزات اولیه را ارائه میکند، استاندارد شامل زرهها و سلاحهای بهتر با مدهای قدرتمندتر است، و غیره. هر استخراج ناموفق (extraction) به شما یک بلیط استخدام میدهد، و شما بهطور خودکار هر هشت ساعت یک بلیط ایجاد میکنید، حتی اگر شانس وحشتناکی داشته باشید و تمام پول درون بازی خود را از دست بدهید، هنوز هم می توانید با وسایلی مناسب از پایین به بالا برگردید. در همین حال، بلیط های قدرتمندتر با تکمیل رویدادها مرتبط هستند. اینها میتوانند به سادگی ورود به سیستم در زمانهای خاص، یا به پیچیدگی تکمیل یک سری طولانی از وظایف محول شده در یک سطح خاص یا به عنوان یک کاراکتر خاص باشند.
ارتقای بخشهای دیگر Black Site ترکیبی از افزایش سطوح و نجات اجزای خاص در این زمینه را میطلبد. قدردانی میکنم که میتوانید چیزهایی را که باید جمعآوری کنید، ببینید، و حتی برای یافتن آنها مستقیماً به سطح صحیح راهاندازی کنید، اگرچه زمان لازم برای انجام حتی ارتقاهای اولیه ممکن است زمانی که نیاز به چیزهای خوب داشته باشید، خیلی طول بکشد.
نتیجه گیری
دلتا فورس بهترین تیرانداز استخراج (extraction) نیست و نبردهای PvP بزرگ را به بهترین شکل انجام نمی دهد. با این حال، انجام هر دوی این حالت ها در یک بسته رایگان بازی بسیار منحصر به فرد است. نبردهای عظیم و پر از وسایل نقلیه سرگرم کننده قابل احترام هستند – به خصوص در حمله و دفاع – تا زمانی که بتوانید با مکانیک های تیراندازی واقعی تر و ترکیب آنها با قدرت های خارق العاده راحت باشید. در همین حال، Operations یکی از فرمولپذیرترین و در دسترسترین شوترهای استخراجی است که من بازی کردهام، اگرچه سطوح عالی در جهت گیری بیش از حد به سمت غارت (Loot) هدر میرود، و ارتقای Black Site بیشتر یک کار طاقت فرسا است تا یک آرزو. . با این حال، این یک بازی گزینه خوب است و برای انجام یک کار محکم و البته نه چندان متفاوت، از دو سبک تیراندازی اول شخص کالاف دیوتی و بتلفیلد، شایسته تقدیر است.