نینتندو سوییچ ۲ به مانند کنسول های Wii، DS، 3DS، Wii U و نینتندو سوییچ به یک قانون جهانی متکی بوده است و آن همواره جدید و بدیع بودن است. نینتندو نه تنها با خلق بازیها، بلکه با خلق روشهای کاملاً جدید برای بازی، برای خود نامی دست و پا کرده است. نینتندو سوییچ ۲ یک جانشین خوشساخت سوییچ با بسیاری از نکات کوچک و متفکرانه و پیشرفتهای طراحی است که آن را به یک محصول برتر تبدیل میکند.

البته، ارتقاء اصلی، قدرت سختافزاری نینتندو سوییچ ۲ است. سوییچ در سال ۲۰۱۷ به عنوان یک سیستم قدرتمند عرضه نشد و از آن زمان، فناوری شروع به پیشی گرفتن از قابلیتهای آن کرده است. این امر باعث شد که دریافت بازیهای شخص ثالث با هر نوع برابری در کنار پلیاستیشن و ایکسباکس به طور فزایندهای غیرمعمول شود، و حتی نیازهای توسعه خود نینتندو نیز شروع به جاهطلبانهتر شدن از آنچه سختافزار میتوانست انجام دهد، کرد.
بنابراین نینتندو سوییچ ۲ در درجه اول یک ارتقاء قدرت سخت افزاری است. نینتندو وعده افزایش قابل توجه عملکرد را داده است. همچنین بهبود کتابخانه آن امیدوارکننده به نظر میرسد. بازی انحصاری و پرچمدار نینتندو، Mario Kart World، به مراتب بهتر از هر چیزی است که سوییچ قدیمی میتوانست ارائه دهد. بازی شخص ثالث Cyberpunk 2077 به عنوان یک نمایش مثبت دیگر عمل میکند. اگرچه بینقص نیست، اما خوب به نظر میرسد و به طور معقولی خوب اجرا میشود، چیزی که در Switch 1 امکانپذیر نبود.

سوییچ ۲ تا اینجا حداقل با PS5 و Xbox Series X|S همگام بوده است. زمان نشان خواهد داد که این کنسول چقدر برای آینده مقاوم است، زیرا تقاضا برای سختافزار در سالهای آینده حتی بیشتر میشود، اما به عنوان یک سیستم دستی که تقریباً با بازار رقابتی فزاینده کامپیوترهای دستی برابری میکند، موفق به نظر می رسد. و این امر، استفاده از اکوسیستم سوییچ را دلپذیرتر میکند.
از بسیاری جهات، این ادامه سوییچ است که در همه چیز، از شکل ظاهری گرفته تا رابط کاربری آن که تقریباً یک کپی دقیق از نسخه اصلی است، مشهود است. بنابراین، در حالی که افزایش قدرت سخت افزار در برخی زمینهها به نفع نرمافزار است، در بیشتر جنبههای دیگر، این ادامه اکوسیستم سوییچ است. نینتندو میخواهد این حس آشنا و خودمانی را القا کند، که خوشبختانه، همینطور هم است.

جوی-کانهای جدید طراحی شده بزرگتر هستند و روکش مات دارند که در دست شما بسیار زیبا به نظر میرسد. آنها همچنین اکنون مغناطیسی هستند. امکان قرار دادن سریع آنها در جای خود و سپس زدن دکمه رهاسازی برای جدا کردن آنها، احساس بهتری نسبت به سر خوردن کنترلرها در امتداد ریل دارد و به نظر میرسد از برخی از لرزشهای ناخوشایندی که در جوی-کانهای قدیمی وجود داشت، جلوگیری میکند.
جوی-کانهای جدید همچنین قابلیت ماوس را معرفی میکنند که به طرز شگفتآوری خوب کار میکند. به خصوص اگر لحظهای را برای اتصال بند جدید جوی-کان اختصاص دهید، به طرز باورنکردنی روان کنترل میشود و فقط با حداقل دردسر و تنظیمات کار میکند.

بعد از استفادهی زیاد از Switch 2، به نظر می رسد عمر باتری رضایت بخش باشد. به نظر میرسد Mario Kart World سنگینترین بازی در زمان عرضه باشد و بعد از اتمام بازی هنوز مقداری شارژ باتری خواهید داشت. با این حال، مفیدترین جنبه برای حفظ عمر باتری، وجود پورت USB-C در بالای سیستم، علاوه بر پورت پایین آن است. این امر باعث شده است که بازی با پایه و سیستم متصل به آن برای اولین بار به یک گزینهی مناسب تبدیل شود و در هر صورت، اتصال آن را راحتتر میکند.
در نهایت، صفحه نمایش LCD وجود دارد که اکنون به طور قابل توجهی بزرگتر از صفحه نمایش Switch اصلی است. اندازه بزرگتر بسیار زیبا به نظر میرسد و حس قابل توجهی دارد، به خصوص همانطور که اشاره شد، در حالت پایه. با افزایش قدرت، جزئیات ظریف زیادی در بازیهایی مانند Mario Kart World ایجاد میشود، صفحه نمایش بزرگتر واضح و زیبا به نظر میرسد و به برجسته کردن جلوههای بصری بازیهای آن کمک میکند.

وقتی یک سیستم بازی ویدیویی جدید میخرید، طبیعتاً میخواهید چند بازی ویدیویی انجام دهید. در زمان عرضه، کتابخانه Switch 2 نسبتاً کم است و چند بازی کاملاً برجسته دارد. این بدان معناست که خریداران اولیه عمدتاً روی پتانسیلی که برای آینده دارد سرمایهگذاری میکنند. البته این به آن معنا نیست که کتابخانه بازی از قبل بدون نقاط قوت است. Mario Kart World بازی اصلی زمان عرضه و دنبالهای طولانی مدت برای یکی از موفقترین بازیهای نینتندو تا به امروز است. این یک نسخه دیدنی در این سری با کارهای زیاد و ظرافتهای مکانیکی فراوان است و فقط یک نمایش بصری خوب برای کاری است که کارگردانی هنری متخصص نینتندو میتواند با قدرت بیشتر انجام دهد.
در مورد بازیهای شخص ثالث، برخی از آنها نیز برجسته هستند. Bravely Default: Flying Fairy HD Remastered یک پورت زیبا از یکی از بازیهای نقشآفرینی است و آن را از DS جدا میکند، جایی که پیدا کردن و بازی کردن آن ممکن است دشوار بوده باشد. Cyberpunk 2077 این نقشآفرینی آیندهنگرانه مورد ستایش را برداشته و به آن یک خانه دستی با تنظیم خوب میدهد و پورتهای دیگر شروع به عرضه شدن کردهاند و این نشانه خوبی است که یک پلتفرم نینتندو شروع به دریافت بازیهای شخص ثالث نسبتاً جدید پورت شده روی آن کرده است.